مشاهده ویدیو
مشارکت در ارائه خدمات پرورشی و تربیتی
نظام رسمی آموزش و پرورش کشور علیرغم همه افتخاراتی که تا کنون نصیب خود و جامعه ایرانی کرده، اما از آنجا که چارچوب کلی آن وارداتی از غرب و باقیمانده از رژیم سابق است، ناکارآمدیهای زیادی از جمله در سازمان مدرسه، برنامه درسی و فوق برنامه، الگوی پرورشی، تربیتی و در سایر موارد دارد.
اشکالات حاصل از این الگو، خود را در آسیبهای فراوان خروجی اصلی این نظام یعنی فارغ التحصیلان، در زمینههای اخلاقی، فکری، تربیتی، روحیه علمآموزی، برنامهریزی و هدفجویی و سایر زمینههای زندگی انسانی نشان می دهد.
همین آسیبها و ناکارآمدیها باعث شده تا از یکسو خانوادهها همیشه دغدغه یافتن مدرسهای معتمد و مطمئن داشته باشند و از سوی دیگر دغدغهمندان عرصه تربیت و پرورش به دنبال ایجاد الگوهایی متفاوت نظیر مدارس مسجدمحور، مدارس شناختی، مدارس اکتشافی، مدارس اسلامی و سایر موارد باشند.
در این میان حادثهای عجیب دسترسی مدارس را به دانشآموزان کاسته است و آنها را به دامان خانواده بازگردانده و خلائی بزرگ را در الگوی فعلی تعلیم و تربیت ایجاد کرده است.
حادثه کرونا فرصتی ویژه برای ارائه الگویی جدید و متناسب با ارزشهای فطری، دینی و فرهنگی کشور فراهم ساخته است. یکی از فرصتهایی که این حادثه پدید آورده، نیاز مبرم خانوادهها به وجود حلقه واسطی است که خلاء میان مدرسه و خانه را پر کند و اولیاء را از پیشرفت درسی و آموزشی فرزندان خود مطمئن سازد.
همچنین کاهش آموزش حضوری در مدارس یکی از پیامدهای انکارناپذیر دوران کروناست. و باید راهکاری جهت کاهش خسارات ناشی از پایین آمدنِ سطح و کیفیت آموزش انجام داد.
از یک سو نیاز شدید دانشآموزان خصوصا در دوران دبستان و خانوادهها برای داشتن مربیان جوان باانگیزه و ماهر و از سوی دیگر وجود نیروی جوان متقاضی بازار کار در عرصه تعلیم و تربیت به ویژه با مخاطب دختر کودک و نوجوان، ظرفیتی را ایجاد کرده که میتوان قدم در مسیر تحول تعلیم و تربیت کشور نهاد.
طرح نظام جدید آموزش و پرورش به دنبال تربیت مربیانی است که تواناییهای متنوع نظیر مهارت داستانگویی، بازی، ترغیب به کار جمعی، ایجاد فضای جذاب و دلچسب از طریق تعریف کارهای عملی جمعی، معرفی شعائر و مناسک اسلامی به زبان عمل و نه فقط لسان، و ایجاد حرکت و تلاش در دانشآموزان را داشته باشد.
البته ویژگیهای انسانی و اخلاقی لازمه ایشان و تهذیب و خودسازی مربیان عنصر حیاتی موفقیت این حرکت خواهد بود.
چرایی پرداختن به این طرح
• ریزش درصدی از مخاطبان آموزش رسمی
• توفیق اجباری خانهنشینی و کاهش ساعات آموزشی
• مشخص بودن سطح انتظار از توان آموزش مجازی برای دانشآموزان
• وجود ناکارآمدیهایی در آموزش و پرورش رسمی
• وجود ظرفیتهایی در خانوادهها و فارغالتحصیلان دانشگاهی کشور
ارکان این طرح
• معلمان رسمی
• کادر اداری مدارس و ادارات
• مادران و پدران و دانشآموزان
• دانشجویان و فارغالتحصیلان بیکار
• فضای آموزشی
• مجوز و نظارت
• ارزیابی
• محتوای آموزشی
فعالیتهایی که در این راستا صورت خواهدگرفت
• اعطای مجوزات
فعالسازی گونههای جدیدی از فضاهای آموزشی با نظارت آوپ
• توسعه ناظران
ارزیابی و اعطای مجوز نظارت برگونههای جدید آموزشی به کادر آموزش و پرورش
• توسعه ظرفیت و فضاهای آموزشی:
چند شیفته کردن مدارس، فضای مساجد، فرهنگسراها و …، فضای خانهها، پارکها و …
استفاده کامل از ساعات موظف معلمان
به رسمیت شناختن گونههای آموزشی غیرمدرسهای نظیر آموزش خانگی و …
• آموزش معلمی به مادران
استفاده از ظرفیت صدا و سیما
اختصاص بخشی از ساعات مدرسه و تابستان به آموزش مادران
تربیت مادر معلم به کمک معلمان و پشتیبانی تربیتمعلمها (دانشگاه فرهنگیان از معلمان)
تولید محصولات مجازی تربیت معلمی توسط دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه رجایی
• ارزیابی
و راهاندازی مراکز ارزیابی دانشآموزی مجازی و حضوری
استفاده از ظرفیت مسابقات دانشآموزی و افزایش تعداد آنها
• محتوا
محتوای آموزش مجازی جذاب از مجموعههای متنوع
قرارگرفتن محصولات و ابزارهای آماده شده با هزینه اندک در اختیار خانوادهها
• پشتیبانی گفتمانی الهامبخشی جایگاه مادر به عنوان معلم و شأنیت بخشی به آن
• پشتیبانیهای عملیاتی
گروههای مرجع اجتماعی
مجموعههای مردمی نظیر بسیج و ….
مجموعه فضاهایی که میتواند در اختیار مجموعههای علاقمند برای راهاندازی مدارس قرار گیرد
مشاهده ویدیو
مشاهده ویدیو
دختران نوجوان و دستهای یاریگر فعالان اجتماعی!
فعالیتهای اجتماعی غیرانتفاعی یکی از آسانترین و بزرگترین مسیرهای تغییر سبک زندگی است.
فعالیت در مسجد، هیئت، محله، خاندان، مجموعههای فرهنگی و خیریهها، از جملهی این فعالیتهاست.
فعالیتی که با هدف کسب درآمد یا بدست آوردن موقعیت سیاسی و مدیریتی انجام نمیشود و تجلی خیرخواهی،دیگرخواهی و برادری (والبته خواهری!) است. شاید به نوعی بتوان نام آن را تکافل اجتماعی نام نهاد.
هرچقدر این نوع فعالیتها در فضای جامعه بیشتر شود، زندگی رنگ و بوی انسانی و متعالیتری به خود میگیرد.
در دورانهای مختلف، جلوههای زیادی از اینگونه فعالیتها را مشاهده کردهایم. از بلاهای طبیعی، نظیر سیل و زلزله، و بلای ویروس منحوس کرونا گرفته تا بلای انسانی تجواز دشمن بعثی و فقر اقتصادی، فرهنگی، و … که گاه و بیگاه، موقت یا دائم گریبانِ بخشی از ملت را گرفته است.
با این وجود، این سنت شریف رو به فراموشی است. کاهش در نقشآفرینی اجتماعی موجب شده تا هم بار نهادهای حاکمیتی در رفع آسیبهای اجتماعی افزوده شود و هم به دلیل ناکارآمدی ذاتی راهکارهای سازمانی و بروکراتیک، این نهادها در رفع آسیبهای یادشده، چندان موفق عمل نکرده و طی سالیان اخیر تقریبا در تمامی شاخصهای اجتماعی روند نزولی را تجربه نماییم.
البته کاهش مسئولیتپذیری اجتماعی، تنها معضل این صحنه نیست. بلکه علیرغم انگیزههای والا و خیرخواهانهی اندک فعالان این عرصه، به دلیل نبود آموزشهای کافی، عملکرد انان نیز ناکارآمد گردیده است.
از اینرو برای اثربخشتر شدن این فعالیتها نیاز است تا از یکسو فعالیت خیرخواهانه اجتماعی در انواع و اقسام متنوع آن معرفی، شناسایی و تبلیغ شود و از سوی ر علاقمندان فعالیت در این عرصهها توانمندیهای لازم را متناسب با حیطه فعالیت خود کسب نمایند.
کسانی که در این زمینه مایل به فعالیت هستند، هم چگونگی اثربخشی و کنشگری در محیط پیرامون را خواهند آموخت و هم در توسعه این رویکرد در کشور مشارکت مینمایند.
یکی از موضوعات مهم و مغفول که نیازمند حضور فعالان اجتماعی دغدغهمند و آموزش دیده است، حوزه مربوط به دختران نوجوان است.
به طور ویژه ایجاد هویت و کرامت در دختران نوجوان، کمک به دختران در مناطق آسیبپذیر و سکونتگاههای غیررسمی، حمایت و پشتیبانی از زنانِ در معرض آسیب، کاهش تمایل زنان باردار به سقط جنین و مواردی از این دست، بایستی در اولویت فعالیت این دسته از علاقمندان قرار بگیرد.
از اینرو سازمان تبلیغات اسلامی اقدام به شناسایی، جذب و همکاری افراد علاقه مند و توانمند حوزه دختران نوجوان مینماید.
مشاهده ویدیو
از جمله ویژگیهای افراد و به تبعِ آن نظامهای متکبر و مستبد آن است که از یکسو آشنایی با مسائل کلان را مختص طبقه ویژهای دانسته و از سوی دیگر پرداختن به آن را امری دشوار و پیچیده معرفی میکنند.
یکی از دستاوردهای مهم جمهوری اسلامی که با اعتقاد راسخ رهبران آن به دست آمده، بازکردن جعبه سیاه مسائل کلان کشور و ایجاد امکان مشارکت در شناخت، تحلیل و در نهایت تصمیم در مورد آنهاست.
بُعد جمهوریت نظام بر این پایه استوار شده است که آحاد مردم با امر کشورداری و چالشهای آن آشنا شوند و در رهبری کشور مشارکت کنند. تعبیر عجیب و بلند حضرت امام ره در پیام تبریک روز جمهوری اسلامی، «امامت امت» است. یعنی بناست که امت و ملت نه در نقش رعیت که در نقش امام و پیشوا ظاهر شوند.
لازمه مشارکت مردم در رهبری و تحلیل مسائل کشور، آشنایی آنها با مسائل است. متاسفانه علیرغم اینکه این مشارکت هم جزو ارکان مردمسالاری دینی کشورمان بوده و هم در اسناد بالادستی به آن اذعان شده، در مقام عمل کمتر به آن پرداخته شده است.
تلاش مردم برای شناخت و حل مسائل خرد و کلان باعث ایجاد جریانی میشود که در آن کسانی که فعالتر و موثرترند، به طور طبیعی نقش بیشتری مییابند. در این صورت هرکسی که بیشتر و بهتر مسائل مردم را تبیین و تحلیل میکند و هوشمندانهتر میتواند ایشان را هدایت و راهبری میکند، رهبرتر و مدیرتر است نه آنکه فقط صندلی مدیریت را اشغال کرده است. هرکسی که بهتر از مسائل و اقتضائات روز محلی و ملی مطلع است و عمیقتر آنها را تحلیل میکند فرهیختهتر است نه آنکه تنها این اسم را یدک بکشد.
هدف مدنظر جمعیت بانوان فرهیخته، ایجاد آشنایی بانوان، با مسائل خرد و کلان کشور و آموزش و توانمندسازی ایشان برای تحلیل، انتظام بخشی و راهکاریابی برای آنهاست. بانوان باید بدانند که ریشههای تورم کشور چیست، زمینههای اشتغال دانشبنیان کجاست، روش شناسایی ظرفیتهای اقتصادی عظیم نهفته در کشور چگونه است، ابزار سوئیفت و سایر ابزارهای نظام استکباری چیست، چگونه نخبگان کشور جذب کارخانه استعماری غرب میشوند و هزاران مسائل ریز و درشت و مهم دیگر.
این شناخت زمینه را برای طرح ایدههای نو فراهم میسازد و ارتباط با کانونهای مقاومت فکری و علمی که برخاسته از جوانان همین کشور است، امکان مشارکت در ارائه راهکار و حل اساسی آنها را فراهم میکند.
نه تنها زنان شهرهای بزرگ کشور میتوانند در مسائل کلان و اساسی کشور، مشارکت نمایند بلکه دختران روستایی این سرزمین نیز شایستگی و قابلیت مشارکت در بالاترین سطوح برنامهریزی کشور را دارند. لذا برای تحقق این باور، زمینهها و تمهیداتی درنظر گرفته شده است تا علاقمندان به حضور در این عرصه را پشتیبانی و همراهی نماید.
در این حرکت جمعی، همراه با آشنایی با مسائل و ایجاد زمینههای بحث و نظر، حلقههای مباحثه شکل میگیرد. این حلقهها با حضور جمعی از بانوان نخبه و فرهیخته و مستعد که بر سر موضوعی که مبتلا بِه کشور است و در حیطه دغدغه ایشان میگنجد، تشکیل می شود و ایشان تلاش میکنند پاسخها و تحلیلهای متنوعی ناظر به مسئله یاد شده ارائه نموده و همچنین به نحوه اجرایی شدن آن و شناخت راهکارهای رفع موانع پیشروی آن بپردازند. حضور چهرههای مطرح تصمیمگیر و تصمیمساز در این حلقهها به عینیتر شدن مباحثات کمک شایانی خواهد نمود.
البته صرف بررسی مسائل مطلوب نیست، بلکه رسیدن به طرحهای عملیاتی و پیگیری تحقق آن نیز مدنظر است. لذا دغدغهمندی فرد فعال در این زمینه بسیار مهم است. از اینرو زنده نگهداشتن انگیزه از یکسو و دعوت از افرادی که سوابق مناسبی در پیگیری اهداف اجتماعی و ارزشی داشتهاند در اولویت بالایی قرار دارد.
همچنین احصاء دغدغههای اولیه افراد در زمینههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جزء مهمی از این مسیر است، چرا که برای بالابردن احتمال پیگیری مسئله و حصول نتیجه، بایستی افراد داوطلب دعوت به حل مسائلی بشوند که دغدغه خودشان است
مشاهده ویدو
زمانی بر این ملت رفته که برای بیان بدیهیترین عقایدش مجالی نداشته و اگر اسمی از علی ع و رسمش میبرده شدیدترین مجازاتها انتظارش را میکشیده است.
کسانی که دلسوز خود و مردمان بودهاند سالیان سال به دنبال اندک فرصت برای رساندن پیام حق خود به اطرافیان معتمد بوده و گاه چنین امکانی نیز برایشان فراهم نمیشد.
امروز اما در ایران عزیز اوضاع تغییر یافته؛ شرایط برای گفتن بسیاری از حقایق به مردم مهیاست، طوری که در تاریخ بشریت هیچ وقت چنین شرایطی مهیا نبوده است. با وجود این اما آفت سکوت، گریبان جبهه حق را گرفته است.
اهل حق به هزار و یک دلیل درست و نادرست از بیان سخن حق ابا میکنند. جالب اینجاست که از هر صد نفری که برای فهم دین خدا و معارف اهل بیت آموزش دیدهاند، کمتر از ده نفر به تبلیغ آن میپردازند و بقیه به امید همین عده و البته رسانههای مذهبی و انقلابی، وظیفهای تبلیغی برای خود متصور نیستند.
این تبلیغ نکردن و سکوت چند علت مهم و البته رفع شدنی دارد و ما بنا داریم به کمک خودِ اصنافِ تبلیغی، این عوامل را مرتفع کنیم.
عوامل اصلی این سکوت عبارتند از:
نداشتن اعتماد به نفس برای بیان اعتقادات خود یا سخنرانی و صحبت در جمعهای چند نفره
نداشتن محتوای جذاب و روان برای ارائه،
نداشتن مهارتهای بیان
و از همه مهمتر بیاطلاعی از اهمیت و تاثیر سخنِ رودررو و چهره به چهره است.
حل این چهار عامل کلیدی در جامعه تبلیغی حدود هفتصدهزار نفری کار آسانی نیست و نیاز به یک همت جمعی دارد. صدالبته قرار نیست که از سنگهای بزرگ شروع کنیم. بلکه از از کارهای کوچک ساده و شدنی و با عدهای محدود و علاقه مند که تمایل به همکاری در این کار دارند شروع میکنیم.
همین کارهای ساده را به صورت جمع سپاری به افراد مستعدتر سپرده و به تدریح جمع را گسترده تر میکنیم
به طور خلاصه این کارها عبارتند از:
• تدارک حجم وسیعی از داستانها، تجربیات و حکایتهای پندآموز که به صورت پراکنده در انواع کتب دینی و مذهبی ما وجود دارد و نمایهزدن موضوعی که دسترسی به آنها را آسان کند
• تدارک حجم وسیعی از بستههای پیام دینی و انقلابی واضح و مبین در زمینههای گوناگون و و بسته های آموزشی و ارزیابی آن، جهت دسترسی آسان و استفاده کسانی که علاقه مند به آموزش در زمینه تبلیغ و تبیین هستند.
• آمادهسازی آموزشهای مهارتی برای بیان، توضیح و ارائه مطالب و غلبه بر ترس و خجالت و فشار نگاه دیگران در توضیح مطالب
• و در نهایت محتواهای ترغیبی و توجیهی نسبت به ضرورت مشارکت جمعی اصناف تبلیغی برای شکست محاصره تبلیغاتی دشمن
به خواست خدا این کار را تا جایی پیش میبریم که در گام اول در ایران و در گام بعدی در جهان کسی نباشد که به دلیل بیاطلاعی و تبیین نشدن سخن حق راه ضلالت را در پیش گرفته باشد
مشاهده ویدیو
یکی از معضلاتی که بسیاری از خانوادهها و افراد با آن روبرو هستند، نبودن مراکزی است که خدمات سالم و پاک ارائه دهد. اگر هم مراکزی باشند، یا تعدادشان کم است یا افراد کمی از وجود آنها اطلاع دارند.
گاهی این مراکز اساسا فرهنگی هستند و گاهی هم هست که در ظاهر فرهنگی نیستند، اما در عمل تأثیرات فرهنگی عمیقی دارند
برای مثال مراکز آموزش زبان با اینکه ظاهری آموزشی دارند، اما دانشآموختگان این مراکز، حین آموزش و از طریق محتوای کتابهای آموزشی، با سرعت زیادی با فرهنگ و سبک زندگی انگلیسی و آمریکایی انس میگیرند
یا ممکن است دختری نوجوان در آرایشگاه زنانه، به اسم مدلینگ و زیباسازی، با رفتارها و گفتارها و محیطی روبرو شود که حیاء در آن جایگاهی ندارد و چه بسا اعمال حرامی هم رخ بدهد. در این شرایط او در واقع برای کار دیگری وارد آرایشگاه شده، اما در واقع شاهد یک کلاس درس تمام عیار بیحیایی بوده است
این اتفاق در بسیاری جاهای دیگر ازجمله باشگاههای ورزشی، استخر و … نیز رخ میدهد. اگر گردانندگان این مجموعهها متوجه این مسئله نباشند، این مکانها تبدیل به عامل انتقال فرهنگ نادرست و منحط میشوند.
از سوی دیگر محصولات رسانهای و تبلیغی نیز ظرفیت بسیاری دارند تا تبدیل به ابزار تهاجم دشمن به دلهای پاک جوانان و نوجوانان بشوند. این رسانهها مخاطبین خود را به سمت استفاده از محصولات و خدماتیِ مبتنی بر تمایلات و فرهنگ غربی، سوق میدهند و موجب فرهنگزدایی گسترده از جونان و نوجوانان کشور میشوند
از این رو برای مقابله با این تهاجم دشمن باید کسب و کارهای فرهنگمدارِ پاک، توسعه پیدا کرده و یا موارد موجود به نوجوانان و جوانان معرفی بشود
برای این کار، آموزشهایی در نظرگرفته شده است. بانوانی که ضرورت حضور در فضای رسانه و هنر را درک کردهاند، میتوانند در حوزههای زیر آموزشهای لازم را ببینند؛ خبرنگاری، نویسندگی ژورنالیسم، نویسندگی داستانی، کارگردانی، فیلمنامه نویسی، پویا نمایی، گویندگی، وبلاگ نویسی، نقاشی، تولید پادکست، عکاسی هنری، عکاسی خبری، تدوین، منشی صحنه، دستیار کارگردان، بازیگری و …
علاو بر این، در کسب و کارهایی که محصول مستقیم فرهنگی نداشته اما دارای تأثیرات فرهنگی هستند نیز، علاقهمندان میتوانند با طی کردن آموزش های لازم، آمادگیِ راه اندازی کسب و کارهای فرهنگ مدار پاک را کسب کنند. کسب و کارهایی چون؛ کارآفرینیهای اجتماعی، خدمات آرایش مد و لباس، آموزش، ورزش و…
فیلم و کتاب نیز از جمله محصولات فرهنگی هستند که نمونههای غربی آن به دلیل استفاده از اباهه و جذابیتهای جنسی از یکسو و در دسترس بودن از سوی دیگر، بیش از 100 برابرِ محصولات ایرانی-اسلامی مورد استفاده مخاطب قرار میگیرد
محتواهایی که محصولات غربی به مخاطب انتقال میدهند، دایره گسترده ای ارزشهای ضدانسانی و ضداسلامی را شامل میشود؛ مواردی چون زیر سوال بردن احکام اسلامی نظیر قصاص و ازدواج، ترویج روابط آزاد جنسی، تشویث نوجوانان بی ادبی تا تبلیغ اندیشه های الحادی!
به دلایل مختلف از جمله متهم شدن به اختناق نمیتوان جلوی این حجم گسترده از نشر محصولات غربی را گرفت. اما برای مقابله با آسیبهای جبرانناپذیر این محصولات، میتوان با اقتباس از روش شهید مطهری در افشای ماهیت اندیشههای منحط غربی، شرایطی را ایجاد که مخاطب علاوه بر دریافت محصولات به شکل مطلوبتر، نقدهای کارشناسیِ وارد بر آن را هم ببیند
علاوه بر همه نکات فوق، ظرفیتهای زیادی نیز برای شتابدهی به روند توسعه کسب و کارهایی که بدان اشاره رفت، وجود دارد، از جمله؛
• تبلیغ این کسب و کارها با استفاده از ظرفیتهای تبلیغی مردمی و سازمان نظام تبلیغ
• استفاده از ظرفیتهای بلااستفاده برای ایجاد کسب و کارهای خانگی با استفاده از زیرساختهایی نظیر شبکه باسلام یا شبکه اجتماعی رسالت و …
• بررسی و بهره برداری از تجاربی نظیر ویرگول، کورا، سنجاب، تله وی بی ام، سینما تیکت، کی بال، دی جی نون